کلوپ تابوت ها همین جاست
بله درست اومدید اینجا سرزمین وحشت و خونه
فصل چهارم الینا در حال تغییر است و برای اینکه تبدیل شود باید خون بخورد و دیمن از این موضوع که استیفن جون الینا را نجات نداده ناراحت است. استیفن از بانی میخواهد الینا را با جادو دوباره انسان کند بنابراین تا پایان روز برای خون دادن به الینا صبر میکنند انجمن شهر مادر تایلر و کارولاین را به خاطر حمایت از خون آشام ها برکنار و دستگیر میکنند. کشیش شهر که الان رییس انجمن هم هست دستور دستگیری خون آشامها را صادر میکند و ربکا و کارولاین دستگیر میشوند و در حال منتقل شدن هستند که تایلر یا همان کلاوس وقتی متوجه میشود که کارولاین را دستگیر کردهاند برای نجات او به خودرو ها حمله و فقط کارولاین را نجات میدهد. برای دستگیری استیفن به خانه الینا آمده و الینا را هم دستگیر میکنند. خاطراتی که خون آشامها وقتی الینا انسان بود از حافظهاش پاک کرده بودند از جمله خاطرات دیمن همه را به یاد می آورد. کشیش متوجه حرکات الینا میشود و میفهمد الینا هم خون آشام است و او را هم زندانی میکنند. دیمن از موضوع باخبر میشود و همراه مت به سراغ مزرعهای که استیفن و بقیه در آن زندانی هستند میروند. بانی جادویی انجام میدهد اما مادربزرگش به او هشدار میدهد که الینا را برنگرداند بنابراین موفق نمیشود که الینا را دوباره انسان کند. استیفن با کمک ربکا به الینا خون میرساند و الینا خون آشام میشود. بانی، کلاوس را به بدنش بر میگرداند و استیفن و دیگران متوجه می شوند که یک شکارچی خون آشام به شهر آمده و خالکوبیی روی دستش دارد که فقط جیمی آن را میبیند. استفن از طریق کلاوس متوجه می شود دارویی برای انسان شدن وجود دارد و برای این کار باید خالکوبی شکارچی خون آشام تکمیل و یک ساحره به قدرت زیادی برسد. پروفسور شین به شهر آمده و به بانی کمک میکند او از مکان دارو اطلاع دارد اما دارو پیش یکی از خطرناکترین خون آشامها به نام سایلس است که سالهاست خشک شده است. الینا به خاطر دیمن با استیفن به هم میزند و عاشق دیمن میشود اما کارولاین متوجه میشود که الینا بندهی دیمن شده و هر کاری دیمن بگوید انجام میدهد. الینا شکارچی را میکشد و با کشتن شکارچی جیمی به شکارچی خون آشام تبدیل میشود.جیمی با کشتن کال که یک اصیل است خالکوبی را تکمیل میکند و دکتر شین و بقیه به جزیرهای که سایلس و دارو در آنجاست میروند و کاترین دارو را دزدیده و با کشتن جیمی فرار میکند. دیمن الینا را برای فراموش کردن مرگ جیمی و عذاب مجبور به خاموش کردن احساساتش میکند و الینا خیلی تغییر میکند. همه به دنبال کاترین هستند تا درمان را به دست بیاورند به جز الینا که الان یک خون آشام درنده است. کلاوس به شهر دیگری میرود و متوجه میشود که هیلی از او باردار است. دیمن و استفن با کمک مت احساسات الینا را روشن میکنند و بانی به علت درخواست سایلس مجبور میشود دروازه بین برزخ ماورایی و این دنیا را از بین ببرد و تمام مرده ها برمیگردند و بانی سایلس را خشک می کند و برای برگرداندن جیمی به این دنیا طلسمی انجام میدهد که باعث کشته شدنش میشود و جیمی بر میگردد. الینا بنده دیمن نیست و هنوز عاشق دیمن است بنابراین استیفن تصمیم به رفتن میگیرد و در بین راه میخواهد بدن سایلس را به دریاچهای دور افتاده بیندازند. کاترین به الینا حمله می کند و الینا که دارو را دارد به خورد کاترین میدهد و استیفن متوجه میشود سایلس زنده است سایلس استیفن را داخل یک گاو صندوق به دریاچه میاندازد و سایلس چهره واقعیاش را نشان میدهد. او همزاد استیفن است.
نظرات شما عزیزان:
Power By:
LoxBlog.Com |